لاسُ يك ليوان براي خودش ريخت و با اندوه نگاهي به فرانكها انداخت و با خستگي به پشتي صندلي تكيه داد و به نقش و نگار سقف چشم دوخت؛ باز هم يك نفس محتويات ليوانش را سركشيد. با دستي لرزان ليوانش را به دهانش نزديك كرد و محتويات آن https://shulamitho494vck8.rimmablog.com/profile